خرقان
v\:* {behavior:url(#default#VML);} o\:* {behavior:url(#default#VML);} w\:* {behavior:url(#default#VML);} .shape {behavior:url(#default#VML);} بسمه تعالی جغرافياي خرقان گرد آورنده : علی خمسه مقدمه: منطقه خرقان منطقه ای است دراستان قزوین(دراستانهای مرکزی ،همدان، زنجان وحتی سمنان هم منطقه ای به نام خرقان وجود دارد.) وبه اعتقادمردم منطقه وجه تسمیه آن ازقاریاقان گرفته شده وبه صورت مخفف درلهجه مردم قاراقان نامیده می شود خرقان به دوبخش شرقی وغربی تقسیم می شود که جاده ی بین المللی ازمیان این دوعبور می کند.البته قسمتی منطقه خرقان در استانهای همدان،زنجان ،مرکزی قرار دارد این منطقه دارای آب وهوای کوهستانی است ازنظر تقسیمات همانطورکه گفتیم اکثریت آن دراستان قزوین شهرستان بوئین زهرا قراردارد ودارای دوبخش آبگرم وآوج است. زبان مردم منطقه ترکی آذری است ومسلمان شیعه هستند.(البته درچندروستا بعضی ازخانواده های آن علی الهی هستند.) البته دراغلب مردم منطقه درفعا لیت های دامداری وکشاورزی وباغداری اشتغال دارند . موقعيت و محدوده ی خرقان قزوين اين منطقه در جنوب غربي قزوين وا قع شده است خط شوسه قزوين به همدان آن را به دو قسمت شرقي و غربي تقسيم نموده است . حدود آـن از طر ف شمال به رودخانه فر رود و دهات صادق آباد بيگبر و كيسه جين از قراء دودانگه كه در امتداد رودخانه واقعند نيز به دهات حسن آباد – شيزند و كور چشمه از دهستان افشاريه و بدهات يريجان – رستم آباد و رودك – از دهستان زهرا و از مشرق به دهستان خلجستان ساوه و از جنوب قسمتي به دهات خلجستان ( مصرقان و چناقچي ) و قسمتي بدهات كرمسين و گريك از دهستان در جزين همدان و قسمتي ديگر به دهات دهستان سردرود همدان و از مغرب به دهستان بزنيه رودخسمه. مساحت خاك خرقان را 60 فرسنگ مربع تخمين مي زنند كه در حدود 15 فرسنگ عرضي آن از توفك تار آرپه دره است و چهار فرسنگ طول شمالي و جنوبي آن از پارسه غلان تا پرسيانك مي باشد . خرقان يك سرزمين كوهستاني است كه در گذشته آن را به نام خرقان افشار و خرقان بگشلو و خرقان قنلومنقسم مي كردند . اكنون بخشي است مركب از دودهستان خرقان خاوری و باختري كه شماره آباديهاي آن 125 تا 131 قريه ذكر كرده اند و مركز بخش قصبه آوه است . ( البته هم اكنون علاوه بر بخش بودن آوج آبگرم هم بخش است ) هوای خرقان عموما سردسير است د هاتي در كنار رودخانه ها واقع شده اند هواي نسبتا معتدل دارند . ص961 مينو در يا باب الجنه قزوين مطالعات جغرافياي سياسي و طبيعي منطقه آوج بخش آوج با مساحت 1099/75 كيلو متر مربع دهستان هاي آبگرم به وسعت 2600/21 متر مربع حصار وليعصر به وسعت 31/68946 خرقان شرقي به وسعت 79/84438 خرقان غربي به وسعت 289/705 و شهيد آباد به وسعت 35755/07 كيلومترمربع در شهرستان يوئين زهرا و.اقع است . ارتفاع منطقه از سطح آبهاي ازاد به مركزيت جزيره فاو در جنوب غرب كشور بين 2000تا 3000 متر متغير است . مساحت كل منطقه آوج به حدود 122383مي رسد كه مساحت 84444 آن را كوهستان و 37939 را سطح دشت تشكيل مي شود. با توجه به موقعيت طبيعي آوج مي توان منطقه را با توجه به ارتفاع از سطح ابهاي ازاد به سه تيپ دسته بندي كرد : 1- ارتفاع 1500 تا 2000 با مساحت 44637 2- ارتفاع 2000تا 2500با مساحت 62071 3- ارتفاع 2500 – 3000با مساحت 5416 الف – موقعيت رياضي شهر آوج شهر آوج به وسعت 73/44 هكتار در ناحيه غربي استان قزوين بين طول شرقي و عرض شمالي در فاص له 78 كيلو متري تاكستان و تقريبا مسافت مساوي در مسير ارتباطي قزوين به همدان نسبت به شهرهاي قوزين و همدان واقع شده است . در قسمت شرق رودخانه آوج جريان دارد كه از كوه هاي آق داق و قاپاق تپه سرچشمه گرفته و به خرد رود مي پيوندد رودخانه خر ورود از آبگرم عبور كرده و در جنوب تاكستان به رودخانه ابهر رود پيوسته از استان خارج مي شود . شناخت دقيق آب و هواي شهر به ويژه هنگام ايجاد فضاهاي سبز ، كاشت گياه ، بوته يا گل ضروري است . در اين مطالعات بايد سعي شود كه حتي المقدور تمام اطلاعات ا قليمي از قبيل نوردهي خورشيدي ، بادهاي غالب دما و مقئدار نزولات آسماني جمع آوري شوند . براي ايجاد تجهيزاتي مانند فضاي بازي و تفريح و ساخت و ساز شناخت ماهيت و تركيب زمين و زير زميني و موانع موجود در آنها اساسي است . نفوذ پذيري خاك نيز بايد مورد بررسي قرار گيرد تا معلوماتي چون نوع زهشكي مطابق با تجهيزات مورد نظر و راه هاي مبارزه با فرسايش زمين شيب دار كسب گردد . تا در هنگام احداث بنا در مناطق ومختلف شهر از پايداري زمين جهت جلو گيري از نشت بنا و فرو ريزش آن به هنگام زلزله اطمينان حاصل گردد . منطقه اوج جزء زون ايران مركزي بوده و سنگ هاي ناحيه عمدتا از رسوبات كربناتي مربوط به دوران ژوراسيك تشكيل شده است كه عمده ترين ذخاير دولوميت است مه ذخاير سنگ هاي ساختماني نيز علاوه بر كل استان و طارم سفلي در غرب آوج گسترده است . مورد فولوژي و تغيير شكل طبيعت تحت تأثير دو عامل ديناميكي نظير آب و هوا و شرايط جغرافيايي ناحيه وزمين ساخت منطقه و عوامل استاتيكي به ليتو لوژي منطقه بستگي دارد . شكل گيري طبيعت دراين ناحيه بستگي كامل به فرسايش داشتند كه عوامل آن شيب بستر ميزان و شرايط آب و هوايي و جنس سنگ مادر مي توان بر شمرد . نوع خاك هاي اين منطقه از نوع رگوسل مي باشد كه در بخش شرقي به دليل شيب زياد خاك ، قابليت كم تا متوسط براي چراگاه و زراعت ديم غلات دارد و بخش جنوب و غرب و جنوب شرق با نوع خاك رگوسل آهكي موقعيت مناسب براي ايجاد باغ و درختكاري دارد .در آبياري اينگونه اراضي براي مدت طولاتي دقت زياد لازم است چرا كه ممكن است با آبياري بيش از حد خاك به سنگيني بافت ومحدوديت شوری دچار شوند . تيپ اراضي شهرآوج از انواع وايز هاي بادزني است كه در مطالعات پترولوژي به سنگ هاي آتشفشاني ائوسن در جنوب گسل آوج و در كوه گوجه يوقور و كوه قره باش و الگوميوسن كه در طي دو فاز فوران كرده است بر مي خوريم . در منطقه آوج شيب زمين بين 0 تا 50 درصد متغير است. فرآيند تكتونيكي شهر آوج روي گسلي به همين نام قرار گرفته است . گسل آوج به موازات زاگرس با جهت جنوب شرقي – شمال غربي قرارگرفته است كه در مطنقه آبگرم – آوج بزرگترين گسل محسوب مي گردد و در طول خود داراي حركات مختلفي است . اين گسل يك گسل معكوس با درجات شيب پايين . بالا ست كه شيب آن به سمت جنوب غرب است و. اهميت بسيار فوق العاده اي دارد . آوج در منطقه پهنه بندي با پهنه خطر با گسل اصلي ( گروه A قرار دارد . ) ز لزله شهريور1341 بوئين زهرا كه دامنه نوسانات آن به آوج كشيده شده از زلزله هاي مهم پنجاه ساله اخير ايران و منطقه بوده است . زلزله آبگرم در 7 ژوئيه و( خرداد ) و 16 ژوئيه سال 1969 ميلادي 1349 هجري شمسي وزلزله هاي خفيف آذر ماه 1372 هجري شمسي از ديگر زلزله هاي منطقه به شمار مي رود . بر اساس گزارشات ومركز ژئو فيزيك دانشگاه تهران حداكثر شتاب افقي اعمال شده از زلزله در گذشته در شهر آوج حدود 0/7 مي باشد . تكتونيك از نظر تكتونيكي ناحيه آوج از يك پلاتفرم تشكيل شده كه به وسيله گسلهاي بزرگ شكسته شده و به صورت بالا آمدگي هورست و فرو افتادگي گرابن در آمده است . دو منطقه ساختاري در اين ناحيه قابل تشخيص است كه به زونهاي رزن و آبگرم مرسوم هستند كه به وسيله گسل آوج از هم جدا شده . - زون آبگرم ( ايران مركزي ) اين زون در جنوبي ترين بخش رشته كوه البرز واقع است . روند منطقه تقر يبا شمال غرب - جنوب شرق مي باشد . قديمي ترين سازند موجود در اين منطقه مربوط به پركامبرين مي باشد . سازند كهر كه به وسيله حركات كوهزائي آسيتيك ( با يكالين ) تحت تأثير قرارگرفته است . اين زون توسط گسل حسن آباد به دو بخش شمالي و جنوبي تقسيم شده است . مهم ترين گسل هاي موجود در ناحيه آوج عبارتند از : 1- گسل آرپا دره : گسلي است باراستاي شمال غرب – جنوب شرق به موازات گسل آوج و شيب آن به سمت شمال شرق مي باشد . طول تقريبي اين گسل 30 كيلومتراست . گسل آوج: اين گسل طولاني ترين گسل ناحيه مي باشد كه داراي طول تقريبي 65 كيلو متر است . زون در اين گسل نيز شمال غرب – جنوب شرق و شيب آن به سمت جنوب غربي مي باشد . اين گسل به همراه گسل آرپا دره در زمين لرزه 1 تيرماه 1381 دچار فعاليت شد . 3- گسل كلنجين : اين گسل به موازات رودخانه كلنجين كشيده شده است . امتداد تقريبي اين گسل نيز شمال غرب – جنوب شرق و طول تقريبي آن 25 كيلو متر است . 4- گسل حسن اباد : گسلي است عميق داراي روند تقريبي شمال غرب – جنوب شرق . تداوم اين گسل به سمت شرق به گسل ايپك مي رسد . اين گسل در زمين لرزه 10 شهريور 1341 به همراه گسل ايپك و كلنجين دچار فعاليت شد . 5- گسل داخر جين: گسلي است با راستاي خمدار كمابيش شمال غرب جنوب شرق كه به موازات رودخانه خر رود كشيده شده است . شيب اين گسل به سمت جنوب غرب و طول آن 37 كيلو متر مي باشد . 6- گسل سينك : گسلي است با راستاي W.NW-E.SE و درازاي 33 كيلو متر در جنوب غرب گسل ايپك قرار دارد . 7- گسل باش بولاغ : گسلي است با راستاي E.SE-W.NW و در ازاي 37 كيلو متر كه به موازات گسل ايپك قرار دارد . 8- گسل بالبان : گسلي است باراستاي NW-SE و شيب به سمت جنوب غرب كه در شمال گسل آوج قرار دارد . بدين ترتيب مشخص مي شود كه بيشترين تأثير زمين لرزه 1341 شمسي در قسمت جنوبي زون آبگرم واقع در جنوب شرق ناحيه آوج بوده است . و در زون ديگر ناحيه آوج به سمت غرب بعني زون رزن شدت تخريب به مراتب كمتر بوده است . اين بررسي ها و همچنين مجموعه مطالعات ميداني اين واقعيت را به اثبات مي رسانند كه در لرزه 10 شهريور 1341 گسل هاي موجود در قسمت جنوب شرق ناحيه آوج وبه طرف بوئين زهرا فعال بوده اند كه مهم ترين گسل ها ، گسل هاي حسن آباد و كلنجين است . زمين لرزه شنبه 1 تيرماه 1381 شمسي 22 ژوئن 2002 ميلادي چنگوره – آوج: در ساعت 7 و 28 دقيقه و20 ثانبه به وقت محلي ( 2 و 58 دقيقه به وقت گرينويچ )روز شنبه اول تيرماه 1381 شمسي زمين لرزه مخربي بخش هاي وسيعي از استان هاي غربي و مركزي و شمالي ايران را به لرزه در آورد . بر اثر زلزله ساختمان هاي مسكوني و عمومي در شهر آوج و بيش از 80 روستا در استان هاي قزوين و همدان و زنجان خسارات فراواني وارد شد . در اين زلزه بيش از 230 نفر كشته و بيش از 1466 نفر مجروح و بيش از 25000 نفر بي خانمان شدند . هرچند تراكم قابل توجه روستاها در مناطق زلزله زده خود عاملي كارساز در افزايش خسارت بوده ولي خوشبختانه زمان وقوع رخداد ( ساعت 7 و 28 دقيقه صبح) كاهش تلفات جاني را باعث گرديده است . بزرگا و عمق كانوني زمين لرزه : بر طبق گزارشات مركز بين المللي اطلاعات زمين لرزه اي NEIC و سازمان زمين شناسي آمريكا USGS بزرگای گشتاوری زلز له MW=6/3 در مقياس ريشتر و عم ق كانوني آن 10 كيلو متر مي باشد . البته در كزارشات دانشگاه هاوارد آمريكاي بزرگاي زلزله MW=6/5 ريشتر ذكر شده است . گسلش زمين لرزه اي از ايلدر جين در غرب تا ايپك در شرق به طول 80 كيلو متر و با راستاي N1300E به جنبش در آمد . شكل 3-5 جابجايي عمودي 45 سانتيمتر و جابه جايي امتدادي چپ لغز 10 سانتيمتردر طول گسل با شيب به سمت جنوب ( اندكي به سمت شمال ) اندازه گيري شده است . مكانيسم هاي كانوني گسلش همگي جنبش فشاري با مؤلفه هاي كوچك امتدادی چپ لغز را نشان مي دهد . مركز سطحي زمين لرزه اصلي سال 1341 ش در جنوب رودك قرار دارد كه خارج از ناحيه آوج مي باشد . اما مركز يكي از پس لرزه ها درقسمت شرقي ناحيه آوج در روستاي ايلدر جين قرار داشت . تاريخ اين پس لرزه در روز يكشنبه 11 شهريور 1341 ش بود . آثار تخريبي زمين لرزه 1341 ش بوئين زهرا در ناحيه آوج همان طور كه قبلا عنوان شد گسل ايپك تد اوم به سمت شرق گسل حسن باد يم باشد . ( بلورچي 1979) اين گسل در سال 1341 درط ي زمين لرزه يوئين زهرا د جار فعاليت گرديد . گسل كلنجين نيزكه به موازات رودخانهد كلنجين است در زلزله سال 1342 فعال شدكه موجب كشته شدن 130 نفر در روستاي ايلدر جين شد . روستاي ارتش آباد كه در روي گسل كلنجين قرار داشت به طوركامل تخريبو قريب به 1000نفركشته شدند . روستاي عباس آباد نيز كه در شمالي ترين قسمت گسل كلنجين قرار دارد به طور كامل تخريب و 162 نفر در اين روستا جان خود را از دست دادند . روستاي جديد در قسمت غربي روستاي تخريب شده ساخته شد . در قسمت شمال گسل حسن اباد روستاي حسن آباد سادات نيز كاملا تخريب و 250نفر كشته شدند . شهر آوج و به خصوص روستاي شهيد آباد كه درروي كسل آوج قرار دارد در طي زمين لرزه 1341 نيز دچار تخريب مختصري شدند . تاريخچه لرزه خيزي ناحيه آوج : ناحيه آوج از لحاظ لرزه خيزي جز و مناطق فعال كشورمان محسوب مي شود به طوري كه در طي نيم قرن اخير زلزله هاي متنوعي را تجربه كرده كه دو مورد از اين زلزه ها باعث تخريب شديد بخش هاي جداگانه اي از اي ن ناحيه شده است . زمين لرزه شنبه 10 شهريور 1341 شمسي ( سپتامبر 1962 ميلادي) يوئين زهرا : در ساعن 55/22 به وقت محلي ( 30/19به وقت گرينويچ ) زمين لرزه ويرانگري با بزرگي Ms=7/2, Mb=6/9 و شدت IO=IX پهنه بوئين زهرا در جنوب قزوين را ويران كرد . اين زمين لرزه 91 دهكده را ويران 12200 نفر را كشته و 2800 تن را زخمي نمود ( بربريان ،1371) چين خوردگي ها با مراجعه به نقشه زمين شناسي منطقه مشخص مي شود كه جهت گيري خوردگي هاي اصلي به صورت شمال غرب –جنوب شرق مي باشد و موازي كمربند چين خورده زاگرس مي باشد . ( N 140 E) از اينفراكامبرين تااليگوميوسن سه فاز اصلي چين خوردگي در ناحيه مشاهده مي شود كه عب ارتند از : لاراميدين ، الگيوميوسن وپليو- پليوستوسن ماگماتيسم در ناحيه آوج ولكانيسم مهم تر از سنگ هاي نفوذي است . 5 فاز آتشفشاني در ناحيه تشخيص داده شده است : قديم تر ازترياس - جوانتر از ژوراسيك – ائوسن – ميوسن - كواترنري همچنين دوفاز سنگ هاي نفووذي ( پولوتونيسم ) باسن تر شياري در ناحيه گزارش شده است. كوه هاي مهمي كه در خرقان يا منطقه آوج قرار دارند عبارتند از: يكي سلسه خراقان داغ است كه عبارتند از : كوه هاي – شاه كولك ، آق داغ – امام داغ – تاوه داغ – شيلر – كووه قبله - چچن – زمست – آلچان – آقداش – احمدي – اركين – كورت بلاغ – تيار داغ – خانه آباد – شاه زاده مسلم – تمركين – دسكنر – وديگر رشته كوه دامنه است . كه حد فاصل بين خرقان و رامند و زهرا است و كوه شاه مسلم بين خرقان وخ لجستان و كوه هاي امامزاده نيرك و جبال شهرك و كوه كارخانه و سلسه خرقان داغ حد فاصل اين بخش بادرجزين همد ان و خلجستان ساوه مي باشد . مينو درياباب الجنه قزوين . تاوه داغ Taveh dag : دهستان خرقان عربي شهرستان قزوين 92 كيلو متري جنوب غربي قزوين ، جنوب روستاي همشلو ، ارتفاع 2260 متر اين كوه از شمال غربي به جنوب شرقي به طول 15 كيلو متر كشيده شده و راه اتومبيل رو قزوين به همدان از دامنه جنوبي خاوري آن مي گذرد . روستاهاي گندآهو (كند آبو ) بهشتيان ، امازاده اسد بي آب و قمشلو در دامنه هاي آن قرار داردص 149 . گيتا شناسي ايران جلد اول كوه ها و كوهنامه ايران نوشته مهندس عباس جعفري در ضمن ياد آور شويم كه تاه وداغ به نام هاي ديگري نيز معدروف است مثلا اهالي روستاي بهشت يان به اين كوه مي گويند بي آب داغ و اهالي روستاي بي آب به اين كوه مي گويند بهشتيان داغ و درضمن روستاي به نام امامزاده اسد كه اقاي عباس جعفري آورده اند وجود دارند و آنچه اوذكر كرده امامزاده اي است كه در روستاي بهشتيان . كوه آق داغ بلندترين نقطه منطقه است كه 2787 متر ارتفاع دارد . نقش ناهمواري هاي منطقه در ايجاد سكونت گاه ها : به علت كوهستاني و ناهمواري بودن و سرد بودن منطقه باعث شده كه سكونت گاه ها به صورت متمركز ساخته شود و باغ ها يا دور از روستايا دردور و بر روستا شكل رگفته و كشاورزي آبي و ديمي درآنها رونق دارد ودرزمان هاي قديم و در زمان حال تا حدودي در ساخت خانه ها از مصالح دردسترسي كه محيط در اختيار آنها قرار داده خانه ها را بيشتر از سنگ و خاك و چوب مي سازند البته در حال حاضر ساخت خانه هاي چه در شهر آوج و چه در روستا هاي آن با مصالح ساختماني كه در غالب شهر هاي ايران ساخت و ساز با آنها صورت مي گيرد انجام مي شود . آب و هوا آب و هواي آوج ناحيه خرقان آب و هواي كوهستاني دارد و به صورت نوار ب اريكي در جنوب غرب استان قرار دارد كه داراي زمستان هاي سرد و پ ربارش و تابستان هاي معتدل است . بادهايي كه به اين منطقه مي وزند : 1- باد سرد كه جهت وزش آنها از جانب شمال و شمال غرب است كه منطقه وسيعي را در بر مي گيرد . 2- باد گرم راز كه از اواخر بهار تا اواسط تابستان مي وزد و جهت شرقي به غربي دارد . منابع آب منطقه : الف – منابع آب سطحي كه شامل رودهاي دائمي است از جمله خررود و رودهاي فصلي كه بر اثر دوب برف هاي زمستاني و بارش هاي بهاري در رجيان و در فصل تابستان و پاييز به دليل كاهش بارش باران كم آب و يا خشك مي شوند . ب- منابع آب هاي زير زميني كه شامل چاه هاي عميق و نيمه عميق ، قنات و چشمه هاي مي باشند . البته چشمه ها به دو دسته چشمه آب نوشيدني و چشمه آب گرم تقسيم مي شوند . رودخانه هاي كه در مطنقه آوج جاري هستند : آوه چاي ، اجاق ، پرسپانك ، خليل آباد ، چشمه علي يا علي بلاغي ، حبله رود ، حاجي عرب ، خر رود ، خور خوره ، دولت آباد . وردك ؛ زرين دره ( سرين دره )سنگاوين ، شوراب – علي حلاج ، قلعه ، كلنجين ، قهوج – كامشكان – گرمك - گاويك – مشانه – نقاش وهنده ،ورچند -هرائين ، هلدر. رودخانه های خرقان رود – آوه – حاجي عرب- كلنجين – پرسپانك به داخل رودخانه خر رود مي ريزد . ص 690 مينور ياباب الجنه قزوين آوه چاي : اين رودخانه از رودهاي اروان چاي و قرا سو و ساير چشمه سازهاي كوه شاه كلك ( شاه كولك )واقع بين آوه و آبگرم و به موازات خط شوسه همد ان – قزوين از جنوب به شمال جاری مي شود و آن گاه به سمت شمال خاوري متمايل گرديده و در خاور قريه بستانك به رودخانه خر رود مي ريزد . ص 857 مينور ياباب الجنه قزوين خر رود : نام اصلي اين رودخانه خور رود است بعضي آن را خور خوره رود تعبير مي كنند از اين لحاظ كه آبكش خره كگل آلود است و لي درست آن خور رود است و از اين رو كه به سوي خاور جاري است اين رودخانه از كوه هاي قزل داغ واقع در خرقان خمسه از چمن نظر قلي ويس واقع در مشرق قيدار از نقطه بيجه قين به سوي شمال باختري جريان يافتن آن گاه رودخانه هاي آوه و كلنجين بدو پيوسته از بلوكات افشاريه ورامند و زهرا گذشته داخل بخش ساوجبلاغ مي شود و اين بلوك رودخانه شور ورودخانه كرد ان بدو پيوسته و به نام رود شور به زمين هاي شوره زار و درياچه حوض سلطان در ياچه قم مي ريزد. ص 858 مينور ياباب الجنه قزوين دهاتي كه داراي كاريز هستند عبارتند از : آقچه دام – اك – اردلان – چاه برف – حصار – سبزك – علي آباد بزرگ – فارسي غلام – قانقالو- قراآغاج – كلنجين – گردوجين – گاوزمين - كند آهو - يمق دهاتي كه توسط خر رود مشروب مي شوند عبارتند از : حصار – داخر جين – دشتك – طبلشکین – لك بزرگ – محمود آباد – مهر آباد . 1-بارش : بارش در آوج به دو صورت باران و برف با توجه به فصل بارش جريان دارد . شهر آوج از مناطق پر بارش كشور نيست ولي با توجه به موقعيت جغرافيايي و و جود رشته هاي كوه هاي مركزي و تأثير جبهه هواي غرب ميانگين درجه حرارات پايين و ميانگين بارندگي از تاكستان و ساير نقاط استان به غير از منطقه طارم بيشتر است . ميانگين بارندگي سالانه ايستگاه آوج 383 ميلي متر و ماه مارس ( اسفند )با 3/56 ميلي متر بيشترين بارندگي و ماه سپتامبر ( شهريور)با 3 ميلي متر كمترين ميزان بازندگي ماهيانه را دارا است . در استان قزوين شهر آوج و شهر بوين زهرا تقريبا در يك عرض جغرافيايي قرارگرفته اند در صورتيكه آوج كمترين درجه حرارات و لي بوئين زهرا بيشترين درجه حرارت در استان را به خود اختصاص داده كه علت آن همان ارتفاعات ناحيه آوج است . به عبارتي مطابق مطالعات انجام شده به ازاي هر 1000مترافزايش ارتفاع درجه از حرارات دما كاسته مي شود . بارش در فصول بهار و تابستان 173 ميلي متر و در تابستان مجموعا 10 ميلي متر است . در نيمه اول پاييز ميزان بارش باران به 15 تا 25 ميلي متر مي رسد . از نيمه دوم پاييز تا اوايل بهار كه زمستان طولاني آوج را تشكيل مي دهد بارش به صورت برف و تگرگ كه بعضا با وزش باد تبديل كولاك هاي شديد مي شود ، مي باشد . ميزان بارش برف ودر شهر آوج سالانه 1/5 متر است . 2- درجه حرارت : با توجه به جداول ها و نمودارهاي ارائه شده در مورد توسط دماي هواي آوج مشاهده مي گردد كه اين شهر جزء سردترين مناطق استان به حساب مي آيد. به طوريكه حداقل ماه هاي سال 22 -23 در آوج و در بوئين زهرا و قزوين 24- مشاهده شده است . سردترين ساعات روز بين ساعت هاي 12 شب تا 7 صبح و گرمترين ساعات بين 12شهر تا3 بعد ازظهر مي باشد . با مشاهده منحني آرومتريك ملاحظه مي گردد كه در ايستگاه آوج تقريبا تعادل بين دما و بارش بر قرار است و دوره مربوط بر دوره خشك فزوني دارد . دماي هواي شهر از اواسط بهار تا پاييز به دليل افزياش عمودي زاويه تابش خورشيد و انرژي فوق العاده آن و عدم وجود ابر و بارش از حداكثر خود برخوردار مي شود . بالعكس از اوايل فصل پاييز تا اواسط فصل بهار با كاهش دما روبرو هستيم متوسط حداكثر دما در ماه جولاي ( تير) برابر با32/3+ و متوسط حداقل در ماه ژانويه برابر با 8/2- درجه سانتي گراد مي باشد . 3- رطوبت تغييرات رطوبت نسبي در ماه هاي فصل زمستات ناچيز است و در ماه هاي گرم سال كمتر لز ماه هاي ديگر سال است كه اين تغييرات با تغييرات توپوگرافي و افزياش ارتفاع تغيير مي كند . وجود نم نسبي مناسب در ماه هاي اسفند و فروردين شرايط لازم براي رشد و نمو گياهان متنوع و بومب و حشي را مهيا نموده است . آوج با متوسط نم نسبي 55% بعد از كوهين 64/5 درصد و بوئين زهرا60 درصد در رديف سوم قرار دارد . 4- تبخير و تعرق تبخير و تعرق در يك ناحيه عبارت است از ميزان آبي كه به صورت بخار از سطح زمين و از سطح گياهان تبخير و وارد هوا مي شود كه در مطالعات هيدرو لوژي و آبخيز داري اهميت فوق العاده اي دارد . ميانگين سالانه تبخير در استان قزوين برابر 2000 ميلي متر مي باشد كه حداقل آن در غرب استان برابر با 1 6000 و در جنوب شرق و شرق در نزديكي بوئين زهرا تا 2400 ميلي متر مي رسد . در آوج ميزان تبخير و تعرق با توجه به افزايش ارتفاع و كاهش دما به 14000 ميلي متر مي رسد . 5- يخبندان بر اساس آمار متوسط تعداد روزهاي يخبندان در استان 111 روز بوده است . اين تعداد روز در ارتفاع استان بيشتر است . به طوريكه در ايستگاه آوج كه مرتفع ترين ايستگاه استان است .ميزان يخبندان 148 روز در سال 1982 ميلادي 1361 شمسي بوده و لي در ايستگاه قزوين اين مقدار به 58 روز در سال مي رسد . ميانگين دماي ماه ها از سال 15/11/86 – 81 سال 1381 1382 1383 1384 1385 1386 ماه فروردين 2/8 2/7 2/6 7/7 9 4/6 ارديبهشت 7/11 4/11 2/11 2/13 14 13 خرداد 6/18 16 2/16 5/17 19 19 تير 7/21 22 2/21 4/22 3/22 5/21 مرداد 1/22 8/21 9/22 6/22 7/22 22 شهريور 2/21 2/19 9/19 7/19 20 2/20 مهر 2/17 14 7/14 9/15 15 14 آبان 8 8/7 5/8 2/6 2/7 2/10 آذر 5- 6/3- 3- 2/6 4/2- 5/3 دي 9- 1- 4/2- 2/3- 5- 6/8- بهمن 4/1- 1/0- 5/2- 1/0- 1/0- ؟ اسفند 6/1 5 5/3 9/4 7/1 ؟ ميانگين سالانه C 74/9 C78/9 C 37/9 C93/10 C14/10 از ميانگين سال ها 85-81 مي توانيم بگوييم كه ميانگين دماي سالانه در حدود c 10 است . تعداد روزهاي يخبندان از سال 85-81 : سال تعداد روز يخبندان 1381 100روز 1382 113روز 1383 117روز 1384 110روز 1385 131روز 15/11/86 77روز با توجه به ميانگين روزهاي يخبندان سال هاي 85-81 مي توانيم بگوييم ميانگين يخبندان 2/162 روز است بنابراين در اين سال ها در سال 1385 با داشتن 131 روزيخبندان بيشترين يخبندان وجود داشته است . در سال 1361 ميزان يخبندان 148 روز بود ه است . حداقل وحداكثردماي روزانه از تا ريخ 15/11/86 – 81 حداقل دماي روزانه تاريخ حداكثر ( بيشترين) دماي روزانه تاريخ C 0 18- 23/9/81 C 0 6/35 19/5/81 C 0 4/13- 18/10/81 C 0 4/35 26/4/82 C 0 15- 29/11/81 C 0 34 19/5/83 C 0 4/17- 10/12/81 C 0 35 16/5/84 C 0 2/12- 21/9/82 C 0 35 17/4/85 C 0 10/11- 10/10/82 C 0 6/36 6/3/85 C 0 11- 9/11/82 C 06/34 22/4/86 C 0 17- 5/12/82 C 0 15- 28/9/83 C 0 2/19- 24/10/83 C 0 2/15- 24/11/83 C 0 2/15- 27/10/84 C 0 8/7- 2/12/84 C 0 6/19- 13/10/85 C 0 2/10- 13/11/85 C 0 4/23- 18/10/86 با توجه به آمار سال 15/11/86 – 81 سردترين روز سال در تاريخ 18/10/86 به C 0 4/23- رسيده است و گمترين دماي روز انه ي سال در تاريخ 19/5/81 به دماي C 0 6/35 رسيده است . بيشترين بازندگي روزانه ( شدت بارندگي ) از سال 15/11/86 -81 : در تاريخ 8/8/82 ←mm 8/124 ثبت شده است . بيشترين بازندگي سالانه از سال 15/11/86 – 81 در سال 1385 ← mm 3/567 ثبت شده است. در ضمن امسال تا تاريخ 15/11/86 مقدار بازندگي 5/129 بوده است كه بايد توجه داشته باشيد كه اين ميانگين ما بر اساس زراعي از پاييز هرسال تاپاييز سال ديگر در نظر گرفته مي شود . بيشترين ميانگين بازندگي ماهانه از سال 15/11/86 – 81: آذر 81 ← mm 5/105 آبان 82 ← mm 5/157 فروردين 83 ← mm 8/110 اسفند 83 ← mm 4/101 بهمن 84 ← mm 7/136 آبان 85←mm 6/140 فروردين 86← mm 4/110 با توجه به اين سالها مي توانيم بگوييم كه بيشترين بازندگي ماهانه در سال 82 ماه ابان با mm 5/157 بوده است. منبع ←سازمان آب و هوا شناسي ( سنوبتيك ) آوج معادن منطقه خرقان: رديف نام معادني كه در منطقه وجود دارد آدرس تعدادپرسنل 1 خاك نسوز بوكيستي بيگلر قزوين – آ بگرم خرقان – جاده كيسه جين روستاي بيگلر 3نفر 2 دولوميت آبگرم خرقان يك كيلومتري غرب آبگرم 7 نفر 3 دولوميت آسيان آبگرم بخش آبگرم روستاي اسيان 8 نفر 4 دولوميت مصر آباد بخش آبگرم روستاي مصر اباد 7 نفر 5 سنگ آهك حصار بخش آبگرم روستاي شكرناب 8 نفر 6 سنگ لاشه اروان آوج – روستاي اروان 5 نفر 7 سنگ لاشه جهان اباد جاده تاكستان – آبگرم – بعد از روستاي جهان آباد 6 نفر 8 سنگ لاشه يولچي كيلومتر مانده به آوج جاده آبگرم آوج 7 14 نفر 9 سنگ نمك شوراب 2 آوج – روستاي شوارب 5 نفر 10 سيليس كيسه جين آبگرم – روستاي كيسه جين 9 نفر 11 فلد سپات شهيد اباد آوج – روستاي شهيد آباد 8 نفر 12 گچ آوج بوئين زهرا – بخش آوج 7 نفر 13 گچ ساغران آبگرم – روستاي ساغران 5 نفر 14 گچ سعيد اباد كيلومتري شرق شمال غرب آوج 30 7 نفر 15 گچ شمال منصور آبگرم – شمال روستاي شوراب 5 نفر 16 گچ ميلاق آوج- روستاي ميلاق 6 نفر 17 گچ نجف آباد (بهشتيان) آبگرم – روستاي بهشتيان 6 نفر 18 مرمريت وروق آوج – روستاي وروق 8 نفر 19 آهك قوشه قيه قزوين – حوالي آبگرم 8 نفر 20 باريت خروس دره آوج – روستاي خروس دره 5 نفر 21 تراورتن آوج آوج – بعد از پل اروان 6 نفر 22 خاك صنعتي خروس دره آوج – روستاي خروس دره 7نفر 23 140 نفر منبع : سازمان صنايع و معادن استان قزوين صنايع دستي منطقه : صنايع دستي كه هم اكنون از رونق افتاده و در گذشته وجود داشته شامل قالي ، قاليچه ؛ جاجيم و گليم بوده است . منبع جغرافيايي استان قزوين سال 1377 پوشش گياهي منطقه : اكثريت قالب پوشش گياهي اين چنين است : 1- گون اسبي – 2- پيرزن – زلف سالدم 3- ورك 4- گل گندم زرد – 5- جارو-6- خارشتر- 7- يلقوان 8- خارشتر 9- گل ماهور- علف خرگوشك 10- گل گاوزبان 11- كاسني – 12- قدومه- 13- خاكشير 14- درمنه 15- كنگر وحشي 16- اناريچه 17- مورغا 18- جوحشي منبع : طرح سازمان جنگلها و مراتع كشور اداره كل منابع طبيعي استان قزوين تهيه كننده شركت مهندس مشاورين گوهرين آب و خاك سال 1379 پوشش گياهي خرقان : پوشش گياهي در مطنقه خرقان با توجه به ميزان بارش در فصول مناسب بريا رويش و رشد و نموگياهان و وجود نم نسبي بالا در برخي ماه هاي سال متنوع و شامل تيپ هاي گونه جارو و شامل دم هاي مي باشد . كه در مناطق با بارندگي مناسب مي روزند . گياهان يكساله نيز در اين مطنقه از فر اواني چشمگيري برخوردارند . كيله گياهان اعم از درخت ، درختچه و بوته هاي مختص مناطق سردسير مي تواند در اين منطقه رشد كند . و لي به طور اخص گياهاني نظير درخت چنار ، گردو و نارون و هميشه سبز ها نظير كاج وسرو و درخنچه هاي مختلف و بوته هايي نظير شمشاد با محيط سازگارند . پوشش گياهي منطقه بيشتر به صورت جنگل مصنوعي ( باغات) بوته زار و مراتع مشاهده مي گردد . حيات وحش منطقه : با توجه به اقليم مناسب و خاص منطقه پوشش گياهي و گستردگي آن در كوه و دشت به صورت مرتع و بوته زار و نيز وضعيت سه تيپ مختلف جانوران شامل پستانداران نظير قوچ ، ميش ، آهو ، گراز ، گرگ ، روباه و شغال و خرگوش ، پرندگان شامل ، كبك تيهو – كركس – عقاب – بال – جغد و بلدرچين و خزندگان شامل – مار – مارمولك – لاك پشت را مي توان مشاهده نمود منبع : ساماندهي بافت فرسوده آوج . جاذبه هاي گردشگري در مناطق خرقان : در منطقه خرقان جاذبه هاي هدايت توريست را به دو دسته تقسيم نمود : الف – بناهاي تاريخي ب- ديدني هاي طبيعي 1- برج هاي تاريخي خرقان(قوشابرجلار) : برج شرقی: سال تاسيس:460هجری قمری1068ميلادی وحدود447شمسی درزمان پادشاهی آلب ارسلان سلجوقی ارتفاع:15متر قطر: 11متر تعدادپله ها32عددوارتفاع هرپله 30وعرض آن52سانتيمتراست ضخامت ديوارهای آن:60سانتيمتر ضخامت آجرهای آن:21سانتيمتر سازنده ی برج: محمدبن مكی آل زنجانی كه اهل زنجان بود. روايت ها در مورد آرمگاه 1-آرامگاه حديده(جديده)خاتون دختر امام موسي كاظم 2-آرامگاه ابوسعيدبيجار پسرسعد برج غربی: سال تاسيس:486هجري قمری وحدود472هجری شمسی1085ميلادی درزمان سلطنت بركيارق بن ملكشاه ارتفاع:55/15سانتيمتر سازنده آن:ابوعلی مكی زنجانی كه اهل زنجان بود. روايت ها درمورد آرامگاه اشخاص: آرامگاه:محمد بن موسی كاظم آرامگاه:ابومنصورايلتای پسرتكين سازندگان شايد پدروپسر يابرادر بوده اند جديده(حديده)خاتو ومحمدبن موسی كاظم هردو ازفرزندان امام موسی كاظم بوده اند. اين برج ها دردوره سلجوقی ودرقرن پنجم بنا شده است ومنطقه خرقان درزمان سلجوقيان مورد توجه اين امپراتوری بزرگ جهان اسلام بوده است حتی يكی ازشاهزادگان سلجوقی به نام محمدبن ملكشاه كه عليه برادرش سلطان بركيارق جانشين ملكشاه قيام كرد ودرخرقان سلطنت اختيار نمودوخليفه عباسی هم اورا در17ذی الحجه492به سلطنت شناخت وبه اولقب غياث الدنيا والدين داد. اين برج ها در روستای حصار وليعصر ازدهستان خرقان غربی قرار دارد كه ازجاده همدان –قزوين 32كيلومتر فاصله دارد. اين برج هادرمحوطه مسطحی به فاصله 29يا30متراز يكديگر باآجرپخته به طرز زيبا ومنحصر به فردی منقش وساخته شده اند. آرامگاههای مذكور بانقشه هشت ضلعی بنا شده است ودر اضلاع هشتگانه آن هشت ستون مدور قرار دارد. برج های آرامگاهی خرقان با بيش از پنجاه طرح آجری جزع شاهكارهای آجركاری معماری ايران به شمار می روند. برج شرقی،اولين گنبد دوپوش قرن پنجم هجری به شمار می رودوازاين نظر حائزاهميت فراوان می باشد. برج غربی شيوه آجركاری بديعی دارد كه بعدها درگنبد سرخ مراغه تقليد شده است. اما ما می توانيم علت اصلی دوام اين دو بر ج را علاوه برساخت اصولی اين بناها مقدس دانسته شدن اين برج ها به علت امام زاده انگاشتن اين برج ها ازسوی مردم منطقه دانست. با تهيه و اجراي طرح ساماندهي برج خرقان وو تبليغات مناسب مي توان آن را به يك منطقه توريستي با مركزيت آوج تبديل كرد با تهيه و اجراي طرح ساماندهي برج خرقان وو تبليغات مناسب مي توان آن را به يك منطقه توريستي با مركزيت آوج تبديل كرد. منابع: 1-مقاله خانم شعله قهرمانی صص109-107ازفصلنامه فرهنگی-پژوهشی دروازه بهشت پاييز وزمستان83 شماره16و17 2-تاريخ تحولات سياسی،اجتماعی،اقتصادی وفرهنگی ايران دردوره سلجوقی دكترشهرام يوسفی فراتشارات دانشگاه پيام نور 3-تاريخ ايران بعدازاسلام عباس اقبال آشتيانی انتشارات نامك چاپ ششم 1385ص295 2- كاروانسراي شاه عباس اين كاروانسرا در زمان شاه عباس ساخته شده و استراحتگاه كاروان ها در منطقه بوده است . راه كارواني جنوب به شمال با گذراز همدان از شهر آوج به سمت شمال ادامه مي يافته است . در حال حاضر اين كاروانسرا محل استقرار كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان و لي در حال تخريب مي باشد . در صورت تهيه طرح و مرمت و احيأ كاروانس را مي تواند پذيرايي كاربري هاي مختلف درسطح محلي و فرا محلي در مطنقه آوج مي باشد . 3- قلعه لطف الله خان : در گذشت به دليل تاخت و تازهايي كه از اطراف و اكناف صروت مي گرفت شهر يا روستا را قلاعي در بر مي گرفت تا در آن ديده باني صورت گيرد در حال حاضر اين قلاع به صورت آثار باستاني و بسيار زيبا جلوه مي نمايد . اين ابنيه حاكي از نوع وش يوه زندگي و معيشت ايرانيان در شهر آوج و در قديمي ترين نق طه شهر ساختمان قطعه مانندي وجود دارد كه متعلق به فئودال روستاي قديم آوج بوده كه البته در حال حاضر در آن ارتفاع يعني در بلندي قلعه سابق چند باب منزل ساخته شده است . 4- آثار باستاني در آوج و اطراف آن آثار باستاني نيز وجود دارد و. در سمت شرق آوج و بعد از دره آوج تپه اي واقع است كه به نام گي چاقال معروف است . در قله آن مكاني است كه داراي آثار باستاني بوده و در حال حاضر ديواره هاي آن به صورت تخريب شده باقي مانده است و بقول پيرمرد آوجي اين اياء به دليل محافظت از چنگال دشمن در جنگ ها در اين مكان مختلفي شده است. از ديگر آثار موجود در آوج امامزاده ها و مراكز مذهبي متعددي است كه در شهر و روستاهاي اطراف آن پراكنده است . ديدنيهاي طبيعي 1- آبشار آوج : در ابتداي راه ورودي به آوج از طرف تاسكتان و در ضلع غربي اداره خدمات روستايي و كشاورزي آبشاري با عظمت فراوان در لابلاي صخره ها ي عظيم به چشم مي خورد . اين آبشار كه براي اهالي شهر كمتر مورد توجه است براي مسافرين بسيار جلب توجه مي كند. ارتفاع ابشار حدود 20 متر مي باشد كه مناظر جانبي آن بسيار متنوع و فضاي خنك و دلنشين را به وجود آورده است كه تا به حال از ديد همگان پنهان مانده است . 2- كوه آق داغ : درباره كوه سفيد قدما معتقد بودند حضرت علي (ع) طي سفري به كوه سفيد مشرف شده در آنجا ردپاي اسب آن حضرت باقي مانده و خود حضرت نيز نماز به جاي آورده اند كه اثر جنبه هاي مبارك آن حضرت نمايان است كه نشانگر نمازگزاردن ايشان مي باشد و در حال حاضر به صورت زيارتگاهي باقي مانده است و لي در حال حاضر استقبال فراواني نمي شود . و گيج يابان نيزآثار فوق را از بين برده اند . در اين كوه سنگ هاي ساختماني موجود است كه به دليل صعب العبوري راه ها تا به حال كاملا بهره برداري نشده است . اما در مورد كوه بايد گفت كه آق داغ با ارتفاع 2787 متر مورد توجه كوهنوردان بوده و از نظر توريستي داراي غارهايي در اكناف كوه مي باشد . 3- دره آوج ( شاه دره ) در جنوب شرقي آوج به طرف همدان دره سر سبز وپوشيده از درختان مختلف به نام شاه دره مي باشد كه به شكل V ديده مي شود كه از آن چشمه اي با آب زلال جاري است و ص فاي خاصي به منطقه داده است . در اين دره درختان جنگلي و كوهستاني كه در كمتر جايي به چشم مي خورد وجود دارد . در فصل تابستان درختان ميوه به بار مي نشيند و هر عابري را به سوي خود جلب مي نمايد . 4- چشمه آبسرد دريا بيگ ( ديلوگ) اين درياچه در محل به نام ديلوگ مشهور است . كه بسيار تعجب انگيز است به طوريكه طبق گفته هاي اهالي محل به صورت يك قيف مي باشد كه از وسط به وسيله راهي مانند قيف به پايين به آبهاي زير زميني متصل مي باشد . و مقدار آبي كه حدود يك كانال بزرگ از درياچه خارج مي شود همگي به وسيله همان دنباله لوله قيف شكل از آبهاي زير زميني به سطح آورده مي شود و تعجب انگيز اينكه همان دهانه در مواقع افتادن اشياء يا جانوران و انسان حالت مكنده به طرف پايين دارد و شي و جانور را به پايين مي كشد . 5-چشمه آبسرد علي بلاغ ( چشمه علي ) اين چشمه آبسرد در زوستاي ارتش اباد كلنجين از توابع آوج واقع شده است آب اين چشمه بسيار سرد است ولي اهالي براي آب تني و تفريح و همچنين براي مصرف نوشيدن از آن استفاده به عمل مي آورند . بقول اهالي براي علاج دردهاي كمر درد و سياتيك مفيد است . مقدار آبي كه از چشمه فوق خارج مي شود داراي اهميت مي باشد كه حدود 2 كانال متسوط آبدهي دارد و كليه مزارع و جنگلهاي منطقه را آبياري مي كند . 6- قيرخ بلاغ (چهل چشمه) اين چشمه در روستاي قيرخ بالاغ و در آخرين حد از توابع آوج يعني در جاده اصلي قزوين به همدان كه در آن حدود چهل چشمه در حال جوشش مي باشد و قابل توجه اينكه در زمستان آب چشمه ها كه عمق زياد است داراي ماهي بوده و حتي از شهرها نيز براي بردن ماهي براي سفره هفت سين به اين مكان مي آيند . 7- چشمه آبگرم آوج : اين چشمه آبگرم از ساير چشمه هاي واقع در بخش شهرت بيشتري داشته و در ايران شهره عام و خاص است .اين چشمه كه در راه آوج به قزوين 25 كيلو متري آوج واقع مي باشد مورد استقبال اهالي و همچنين مسافرين مي باشد . داخل آن را به صورت حوضهاي بزرگي ساخته اند كه در آن با آب گرم به استحمام مي پردازند . اطلاعات راجع به آبگرم : 1- ميزان آبدهي 4 / S 2- 2 مزه شور و گزنده 3- رنگ و بو ندارد 4- ارتفاع از سطح دريا 1380 متر 5- منظره زلال 6- درجه حرارات 5/65 درجه سانتي گراد همچنين براي درمان بيماريهاي مختلف نيز از آن استفاده به عمل مي آيد اين بيماريها عبارتند از : 1- درمان رماتيسم 2- درمان سياتيك 3- درد هاي عصبي 4- سوء هاضمه 5- مشمع كبدي 6- مجاري تنفسي 7- دستگاه گوارش 8- دود كش جن يا قيرخ قيزلر( چهل دختران ) اين منظره ديدني در روستاي زرين دره از توابع آوج واقع شده يعني با آوج 10 كيلو متر فاصله دارد راه آوج به قزوين نظر اهالي بر اين است كه در قدرم در مواقعي كه از محل دود بلند مي شده كه آن را جن خطاب داده اند . نظر ديگر بر اين است كه اين قطعه قيرخ قيزلر نام داشته و مردم معتقدند كه درگذشته خوانيني در محل مي زيستند كه داراي چهل حرامي بوده كه همگي رادختران زيبا شكل تشكيل مي دادند و بدين لحاظ محل فوق را قيرخ قيزلر ناميده اند چنان چه از آثار و شواهد و گفته هاي پيشينان برداشت مي شود در محل فوق قلعه اي بوده كه به مرور زمان خراب گرديده و به حال فعلي كه به عنوان يك اثر تاريخي بر جاي مانده در آمده است . 9- غار سلطان بلاغ غار فوق در روستاي بلاغ واقع در بخش آوج مي باشد . در گذشته در ايام وقوع جنگ ها و لشكر كشي بيگانگان به عنوان مخفي گاه زنان و بچه ها بوده كه از دسترس دشمنان در امان بمانند از اين غار استفاده مي شده است. مخصوصا در ايام لشكر كشي روسها به ايران بسيار مورد توجه اهالي بوده است كه در حال حاضر نيز هر ساله عده اي براي ديدن غار فوق به آن محل مي روند. آثار تاريخي وطبيعي موجود در منطقه آوج مي تواند اين مطنقه را به عنوان يك قطب توريستي در بين راه ارتباطي شمال به غرب كشور مطرح نمايد . گردشگران با عبور از اين مطنقه و بازديد از آقار تاريخي و محيط طبيعي شهر و منطقه اطراف آن مي توان جهت استراحت و اقامت از مجموعه هاي پيش ب يني شده در پارك ملي – تفريحي آوج استفاده نمايد. ب – دوره بندی های تاریخی شهر آوج : - خاستگاه اولیه شهر - شهر آوج به صورت روستایی کوچک د ردامنه کوههای قره داغ دردوران حکومت صفویان ( بخصوص شاه عباس صفوی) موجودیت می یابد در پیرامون آن قلعه ای احداث شده ئو دو دروازه ذدر دوسوی قلعه بنا گردیده بود که ورود و خروج به شهررا کنترل می نمود . در کنار دروازهخ غربی شهر که در اواسط خیابان قائم بود و تا60 سال پیش هم بنای آن پابرجا بود کاروانسرای قدیمی موسوم به شاه عباسی قرار داشت که در حال حاضر به صورت نیمه مخروبه پابرجاست. - رشد شهر تا سال 1300 هجری شمسی بنابه اظهارات مسئولان محلی در زمان جنگ جهانی اول راه همدان قزوین احداث گردید این راه که کمتر از 100 متر با کاروانسرای شاه عباس فاصله داشت موجب گردید که روستای آوج به سوی آن گسترش یافته و به تدریج اراضی بین محدوده قبلی و راه ارتباطی مذکور به زیر ساختمان رفته و راه کاروانی قبل نیز از میان برود. - رشد شهر تا سل 1341 هجی شمسی در این دوران جاده به عنوان اصلی ترین عامل هدایت رشد شهر عمل می نماید و در کنار قسمت های شمالی بافت موجود ، تأسیسات دولتی ، پمپ بنزین و ژاندارمری به تدریج تأسیس می گردد. - رشد شهر تا سال 1350 هجری شمسی با وقوع زلزله فاجعه امیز بوئین زهرا در شهریور 1341 که موجب ویرانی برخی از خانه های آوج نیز گردید از طرف صلیب سرخ 150 واحد مسکونی در دو بخش شمالی و جنوب غربی شهر احداث گردید و بدین طریق محله جدیدی در شهر به وجود آمد. در این مدت ادارات افزایش چشمگیری از خود نشان دادند و به دلیل مهاجرت ها و نبود امکانات اشتغال منازل افزایش چشمگیری عبوری رشد کرده بود . گرایش شهر نیز در همین جهت بوده است . فرم شهر تا سال 81 به صورت طولی بوده است که به دلیل شیب تند در شمال و جنوب آن به طرف شرق و غرب رشد کرده و به دلیل وجود دره ها و تپه ها رشد محدود می باشد و در مجموع شهر فقط به طرف غرب تمایل پیدا کرده است زیرا در این جهت زمینها بیشتر هموار بوده و پستی و بلندی کمتر به چشم می خورد. محله های قدیمی شهر : شهر آوج هفت محله قدیمی بوده است این محله ها عبارتند از : محله قیه – محله علمشاه – محله مسجد جامع – محله امامزاده طاهر – محله چشمه امامزاده – محله کاروانسرا و محله بالا که در ، توسعه شهری محله بالا به صورت 30 دستگاه در آمد و به توسعه شهر کمک فراوانی کرده است. این محله اراضی غرب جاده عبوری را شامل می شود پس از وقوع زلزله بوئین زهرا با احداث خانه های صلیب سرخ این دو محله نیز با نام محله صلیب سرخ به محلات قبلی اضافه شد. ج – ویژگیهای جمعیتی شهر اوج روند تحولات جمعیتی در گذشته براساس نتایج سرشماری 63 – 55 – 45 – و 70 در جدول ذیل منعکس شده است. سال جمعیت ضریب رشد 1345 1964 1355 2397 1/99% 1365 3465 13/2% 1375 4211 * طبق جدول فوق رشد جمعیت شهر آوج در سالهای 45 تا 55 برابر %1/99 بوده که از متوسط رش جمعیت مناطق روستایی شهرستان قزوین ( %1/33) کمی بیشتر می باشد. و در فاصله سالهای 55 تا 63 جمعیت آوج رشد سرسام آوری برابر 1/13/2 داشته که دلیل آن را باید تحولات ناشی از انقلاب اسلامی و مهاجرت شدید روستائیان ، روستاهای مجاور به اوج ذکر نمود ملی سالهای 63 تا 70 جمعیت شهر رشد چندانی نداشته است. لازم به ذکر است که از سال 1355 تا کنون تحول اقتصادی چشمگیری در منطقه بوجود نیامده که موجب تغییرات قابل توجهی در ساخت جمعیتی آن بشود. در تحلیل دموگرافی شهر آوج نتایج زیر به دست آمد : گروه سنی 19 – 0 سال %57 کل جمعیت را تشکیل می دهند به این ترتیب هرم سنی شهر آوج از قاعده بسیار گسترده ای برخوردار است. گروه سنی 19 – 5 ( جمعیت واجب التعلیم %38/8 ) جمعیت شهر را تشکیل می دهد به این ترتیب احداث و گسترش مجموعه آموزشی ضرورت دارد. گروههای سنی 60 – 15 ساله (جمعیت فعال از نظر اقتصادی 0/42 ) جمعیت را تشکیل می دهند که درصد کمی بوده و بیانگر مهاجرت نیروی کار و فعال اقتصادی از شهر است. این امر دقیقاً ناشی از رکورد فعالیتهای تولیدی و سنتی( دامداری و کشاورزی) و عدم جایگزینی تولید صنعتی در شهر ارزیابی می گردد. بعد خانواده در شهر آوج 5/1 محاسبه شده است. با توجه به جوان بودن جمعیت و لزوم گسترسش مراکز تفریحی و فرهنگی در شهر جهت گذراندن اوقات فراغت ، مجموعه پروژه پارک ملی و تفریحی آوج می بایست علاوه بر خدمات توریستی در سطح ملی دارای امکاناتی در سطح ملی نیز باشد. د – ویژگیهای اقتصادی جمعیت شهر آوج : به دلیل عدم وقوع تحولات چشمگیراقتصادی و جمعیتی در منطقه نسبت کنونی جمعیت ده ساله شهر آوج نیروی فعال و تعداد شاغلین آن به استاد ضرایب مشاوره ای در مناطق روستایی شهرستان قزوین در سال 1355 محاسبه شده اند . باساس میزان اشتغال در بخشهای سه گانه کشاورزی ، دامداری ، صنعت و خدمات برای شهر آوج به ترتیب %68/8 و %23/5 و%7/7 می باشد. همچنین از کل جمعیت ده سال به بالای شهر آوج تنها %40/7 از نظر اقتصادی فعال هستند حدود 537/7 شاغلند و بقیه بیکارند. با توجه به ارقام فوق ضرورت ایجاد یک تحول و اتفاق اثتصادی در شهر ضرورت می یابد . احداث شهرک صنعتی آوج که در مرحله ساخت واحدهای تولیدی است به این امر می تواند کمک کند. گرایش جمعیت جوان به فعالیتهای اقتصادی خدماتی و صنعتی به نحو مناسبی می بایست پاسخ داده شود. احداث مجموعه پارک ملی و تفریحی آوج با گستره مشاغل خدماتی که به طور مستقیم یا غیر مستقیم ایجاد می نماید در این مورد نیز می تواند راهگشا باشد و اقتصاد شهر را به پویایی سوق دهد. 5- ویژگیهای اجتماعی جمعیت : با فرض مشابهت ویژگیهای اجتماعی شهر آوج و مناطق روستایی شهرستان قزوین براساس سرشماری سال 1375 بیش از %50 جمعیت 6 سال و بیشتر شهر توانایی خواندن و نوشتن را ندارند و کمتر از %35 گروههای سنی قادر به خواندن و نوشتن هستند و تعدادی نیز قادر به خواندن هستند. البته در این اواخر به تعداد افرادی که در دوره های تربیت معلم و آموزش عالی دیده اند افزوده شده اند و سطح سواد بالا رفته که بهترین نمونه این امر را در بومی شدن معلمین منطقه نسبت به دیهه گذشته می توان مشاهده کرد. وجود یک مرکز فهنگی و تفریحی که در دو سطح محلی و ملی عمل می نماید مکانی است برای همایش های خود جوش فرهنگی که این موضوع به طور مستقیم و غیرمستقیم بر فاکتورهای اجتماعی و فرهنگی اهالی تأثیر مثبت دارد. بالا رفتن درآمد شهروندان از طریق جذب توریسم محرکی است تا مجموعه شهر (مردم و مدیران) با مشارکت همگانی و جهت جذب و هدایت بیشتر و گسترش صنعت توریسم در شهر سطح فرهنگی و تاجتماعی شهر را بیش از بیش ارتقاء دهند. اکثریت قریب به اتفاق مردم شهر مسلمان شیعه اثنی عشری هستند. زبان : اکثریت مردم آوج به زبان ترکی ( آذری با اندکی تغییر) صحبت می کنند و در دهه اخیر قشر مزدوج جوان برای فرزندان خود گویش فارسی را برگزیده اند که به تدریج در حال گسترش است. نمونه هایی ازآداب رسوم منطقه: نوروز(بایرام): نخستين اطلاعات مكتوب از جشن بهار متعلق به قوم سومر بوده است.سومری شناسان متفق القولند كه زبان آنان التصاقی بوده وبا زبان های اورال آلتايی (ازجمله تركی)دريك گروه زبانی قرار می گيرد.دراين رابطه آقای دكتر مهرداد بهار نيز در مدخل كتاب«تخت جمشيد»خود وهم در مصاحبه خود با مجله آدينه(شمار بهار1372)چنين تصريح می كنند«...جشن نورز در اصل يك جشن آريايی نبوده است ،بلكه نخست در بين سومريان مرسوم بوده است ...اين آيين از بين النهرين به ساير نقاط جهان واز جمله ايران رفته است...در كتاب دينی اوستا نيز نشانه ای از نوروز وجود ندارد».ايشان در ادامه سخنانشان آمدن اين آيين از آسيايی ميانه (تركستان )رانيز محتمل می دانند. ص 10مجله بايرام ماهنامه فرهنگی،اجتماعی ، هنری زنجان توركی-فارسی شماره 24،سال سوم ،1388 در زمان چنگيز خان مغول افسانه ای نوشته شده كه در آن«پناه آوردن به ارگنه قون وعيد خروج از آنجا»به اين صورت تشريح شده است. «دوهزار سال قبل ،ترك ها مورد حمله دشمنان خود قرار می گيرند وهمگی كشته می شوند.فقط دو نفر مرد به نام های «كيان »و«نوقوس» به همراه همسرانشان زنده می مانند .اين چهار نفر به خاطر اينكه به دست دشمنان خود نيا فتند به داخل يك غار رفته ودر آنجا پناه می گيرند. انتهای اين غار كه «ارگنه قون »نام دارد (گذرگاه كوهسار)،كوه ها وسرزمين های پربركت ووسيعی وجود داشته واين چهار نفر دراين مناطق ساكن می شوند .ازاين دو خانواده بچه های متولد می شوندواين ها با يكديگر ازدواج می كنندوظرف 400سال جمعيت آنها افزايش می يابد،به طوری كه طايفه وقبايلی از آنها به وجود می آيد.به تدريج جمعيت حاصله بيش ازظرفيت منطقه«ارگنه قون »می شود.اين افراد به دنبال راه خروجی از منطقه می گردندتا اينك يك گرگ خاكستری می بينند،اهالی به دنبال گرگ می روند تابدانند اين گرگ از كجا آمده وبه كجا می رود.تا اينكه می بينند گرگ از تونل باريكی از يك كوه كه داراصخره های از سنگ آهن به بيرون می رودمردم با همكاری يكديگر وبا كمك يك آهنگر از پوست هفتاد اسب وگاوميش دم های آهنگری ساختند وبا جمع آوری هيزم بسيار آتش عظيمی برافروختندوبا كمك دم های آهنگری شعله های آتش رابه داخل تونل باريكی كه گرگ از آنجا عبور كرده بود هدايت نمودند وبه تدريج با ذوب كردن اطراف تونل مذكور راه عبور رابزرگتر وگشادتر كردند اين كار باصرف انرژی بسيار و سپری شدن روزها انجام گرفت وبلاخره عبوررا به اندازه ای كه بشود يك شتر ازآنجا عبور كند بزرگ كردن جمعيت حاضر در نهايت با عبور ازاين گذرگاه به دنيای خارج وآزاد دست يافتند درچنين موقعی فصل بهار بود.» خروج تركا ن از« ارگنه قون» درست مصادف بااول فروردين ماه می باشدبه این سبب درزمان هون هاوحتی ساكاهاهرسال درروزخروج از«ارگنه قون»مراسم عِِیدملی برپا می گردید خاقانهای ترك نیزدرروزبه خاطراینكه آهنگرباعث خروج اجدادشان از «ارگنه قون»گردیده یك تكه آهن را روی سندان آهنگری می گذاشتندو باچكش مراسم كوبیدن روی تكه آهن رابرگزارمی كردنددرعین حا ل اسبان شترها وقوچ ها را قربانی كرده و با برپا يی میهما نی های بزرگی جشن وسرور برپامی كردند. منبع:ص 6مجله بايرام بايراميدی ،گئجه قوشی اوخوردی، عيد بود ومرغ شب سر داده نغمه ها آداخلی قيز بيگ جورابين توخوردی عروس هم جوراب بيگ را می بافت هركس شالين بير باجادان سوخوردو هركس از روزن خانه شال خود راآويزان می كرد آی نه گؤزل قايدادی شال ساللاماق شال افكنی چقدر رسم زيبايست بيك شالينا بيرامليغين باغلاماق به شال بيگ عيدانه بستن شال ايسته د يم من ده ائوه آغلاديم من نيز گريه كردم وشالی خواستم بير شال آليب ، تئز بئليمه باغلاديم يك شال گرفتم وبه كمرم بستم غلام گيله قاشديم ، شالی سالّاديم به سمت خانه غلام دويدم وشال خودرا(ازروزنه خانه آنهاآويزان كردم) فاطما خالا ، منه جوراب باغلادی خاله فاطمه ،به شالم جوراب بست خان ننمی يادا ساليب آغلادیم وآنگاه خانم ننه را بياد آورده گريه كردم بايرام اولوب ،قيزيل پالچيق ازه له ر، هنگام عيد از گل قرمز عروس ها ناقيش ووروب ، اوتاقلاری بزه ر لر، زينت دهند پيكر وديوار خانه را طاخچالارا ، دوزمه لری دوزه رلر هرآنچه چيدنی است به چينندجابجا منبع:حيدر بابايا سلام استاد شهرياروسلام به حيدر بابا حامدماكوئی انتشارات نگاه چاپ هفتم 1387باكمی تغيير در ترجمه ف نوروز در خرقان قزوين : آی قاراقان بو طبيعت گؤزه ل دير، يارادان وار،كهنه ايلی تزّه ل دير، رسام كيمی شكيل چكير،دوزل دير، هر بير شكيل اوز يرينده ياخشيدير، گؤزلليكْلر طبيعتن نقشيدير. آی قاراقان بايرام گونو ،باهاردا، ياخشی پلو وررديك بيزناهاردا، اوخوش گونلر قاليب ايندی بس هاردا،؟َ آجيخاندا كوكلردن ييرديك، بيز هممشه بايرام اولسون دئيرديك. آی قاراقان پاجادان شال سالارديق، دام-اوستونده بير آز دوروب قالارديق، گئجه سس سيز بايرامليقی آلارديق، گتيررديك ،دولدورارديق چولمگی، چوخ سئورديك اويناماقی ،گولمگی. آی قاراقان يومورتانی بويارديق، گتيررديك،جام ايچنه قويارديق، سينق لارين گوتوررديك سويارديق، ساليم لرين گويه آتيب توتارديق، چاققوشدوروب،اوتوزارديق اوتارديق. آی قاراقان نظيره ای بر حيدر بابای سيد محمد حسي شهريار ص .حسنلو«يوخسول»انتشارات رودكی تابستان 74 شال اندازی: يكی از رسوم زيبای تركان ايران وهمچنين منطقه ما مراسم شال اندازی است.در عيد پسرها از خانه شالی برداشته واز روزنه خانه فاميل آن را آويزان می كردند وبه شال آويزان شده عيدی های مثل تخم مرغ،جوراب پشمی ،پارچه ،پول و...می بستد و آويزان كننده شال آن را می كشيد.در بعضی از مواقع بر ای شوخی با شال اندازان به شال آنها بچه ها را آويزان می كردند ويا بعضی از مواقع برای شوخی شال آنها را می كشيدند ومی گفتند كه اسمت را بگو تا شالت را بدهيم وشوخی های ...دگری انجام می دادند. در بعضی مواقع نامزدها باهم بر پشت بام خانه ها رفته وشال می انداختند ومعمولا فاميل ها هم می دانستند فلان نامزد می خواهد بيايد شال از رورنه خانه آنها بندازد چيزهای باارزشی آمده كرده و به شال آنها می بستند ونامزدها هم هرچی جمع كرده باشد آنها را برای نامزد خودشان می بردند. پيك های نوروزی: رسم های در منطقه ما قاراقان(مخفف قارياقان يعنی جای كه برف می باردالبته به نظر حمدالله مستوفی يعنی جای كه خربرای حمل بار اجاره می دهند)انجام می دادن كه اكنون ديگر آنها فراموش شده اند و تنها عده ای از بزرگان 50 سال به بالا اطلاعات اندكی از اين رسوم دارند البته بعضی از آنها در همين دهه به علت گسترش امپراتوری رسانه ای وحاكميت فرهنگ غالب در حال دفن شدن ورو به فراموشی رفتن از اذهان هستند. 1- لوطی ممّد:اين فرد قبل از فرارسيدن عيد می آمد وبا خود دايره ای داشت و با خواندن آوازها وزدن دايره فرارسيدن عيد را نويد می داد مردم راشاد می كردمردم هم برای قدردانی از كار او به او هديه های می دادند 2- «كُسّا گلير هاوادان سقّلی يل قووادان» ازچيزهای جالب ديگرچند روز مانده به عيد آمدن كُسّا با گروهش است كه با انجام گريم های خود را به شكل عجيبی در می آورند وآنهاوسيايلی مانند دايره ،دنبك، سبدو...برمی داشتنند وآوازمی خوانند ونمايش های شادی بخشی را به اجرا می كنند. مثلا كُسّا بر سر خود دوتا شا خ می گذارد يا صنم كه مرد است لباس زنانه می پوشد وقاراقارا اورا می دزدد وقتی پدر ومادرصنم متوجه می شوند قاراقارا را می زنند می كشند ونمی دانند كه چكار كنند واز كار خود پشيمان می شوند ونمايش خنده آوری را برای شادی مردم دراين ماجرا انجام می دهند. كُسّا راه چاره را اين می داند كه برای زنده شدن قارقارا بايد دور او پول وهديه های آورده شود پدر مادر صنم هم اين كار را می كنند مردم تماشاچی كه به نمايش آنها نگاه می كنند هديه های برای زنده شدن قاراقا می آورند واو زنده می شود . واز ماجراهای ديگركه برای سرگرمی وشادی مردم انجام میدادند يكی هم اين است كه در يكی از اين نمايش ها كُُسّا وقتی وارد حياطی می شد به صاحب خانه می گفت كه سبدی بياورندومی گفت: « پهلوان هاردان گليب؟ ديرديلر يزدن .كُسّا ديردی ددسين ياندورّام تزدن.» او سبد را برمی داشت وبه اين طرف وآن طرف می رفت و وهمچون پهلوانها رفتار می كرد وبا صحبت ها و نمايش خود اهل خانواه را شاد می كرد.وبه صاحب خانه می گفت يا به من انعام می دهی يااينكه سبد را می زنم به سرتون وصاحب خانه هم چيزی به آنها می داد وكُسّا وگروهش آن را در داخل خورجينشان می ريختند. مردم اعتقاد داشتن كه آن سالی كه كُسّا بيايد آن سال سال خوبی برايشان خواهد بود. 3- تكمچی: از ديگر قاصدهای نويد دهنده عيد بود كه با خواندن شعرها وآوازها وتكان دادن بزنر ساخته شده ازچوب هايای از مردم می گرفت. ازديگر بازی جالب چند روز مانده به عيد كه تاچند روز بعد از عيدهم ادامه می يافت «تخم مرغ بازی بود»كه بازدن به دندانها می شد از صدای برخورد آنها با دندانهای جلويی پی به سفت بودن آنها برد وبازدن تخم مرغ ها به يكديگر هركسی كه تخم مرغش شكسته می شد می باخت وبايد تخم مرغ خود را به برنده می داد. مادران خانواده تخم مرغ ها را درون رنگ های خوش می انداختند وتخم مرغ های رنگی زيبايی را درست می كردند وبه بچه ها عيدی می دادند. از بازی های ديگری كه چندروز قبل عيد شروع می شد وتاچند روز ديگر ادامه می يافت «آشّوق اويناماق» «قاب بازی بود» كه به صورت های «يزان»،«گويدن گلمه»و...صورت می گرفت. از ديگر رسوم در اين منطقه اين بود كه بچه ها در روز عيد به در خانه ها رفته وعيد را به آن خانواده تبريك می گفتند وعيدی می خواستند خانم خانه هم به هريك از بچه ها عيدی می داد مثل جوراب ،تخم مرغ، پول وفتير واگيردك(نام نانی محلی)... مردم منطقه ما اعتقاد داشتن كه اگر عيد به شنبه بيفتد آن سال، سال خوبی برای آنها خواهد بود ومثالی هم در اين مورد است. كه می گويد.«الحدّه بيرام دوشر شمّيه» ازديگررسوم يكروز مانده به عيد بردن غذای شام به خانه دخترهای خانواده كه ازدواج كرده بودند بود. ازرسوم منطقه ما در بزديد روز عيد اين است كه اول كوچكترها ی اقوام به ديدن بزرگ اقوام می روند وبعدظهر ويا فردای عيد بزرگان به ديدن كوچكترها می روند. جمله های كه هنگام عيد ديدنی گفته می شود: «بيرامويز مبارك اولسون گلن ايليز خير اولسون»عيدتان مبارك باشه سال پيشروتون به نيكی باشه. «مين بله بيراملارا»«مين بله بيرام گوريز»هزارتا ازاين عيدهاببينید. منبع :تحقيقات ميدانی كؤله چارشمّه: دركتيبه های(( قوبستان))درچند كيلومتی باكو كه قدمتی حداقل چهارهزارساله داردتصاويری ازروی آتش پريدن وجود دارد. درميان تركان چهارشنبه های مختلفی وجود داشته است كه مادر زير به آنها اشاره خواهيم كرد. برطبق سنت های قديم چهارشنبه اول آخرماه را((چيله قووان يا يالانچی چرشنبه يا قره چرشنبه)) دومين چهارشنبه را((كول چرشنبه))سومی را((موشتولوق چو))وچهارمی را((آخير چرشنبه))می گويند.ماهنامه بايرام شماره 24سال 1388ص4مقاله آيتان تبريزلی به اولين چهارشنبه ماه آخرسال سال(( قارا))(سياه)به دومين((كوله))(كوتاه)وبه سومين وآخرين چهارشنبه((آخير))(آخر) چهارشنبه گفته می شد.ص7مقاله مهردادتبريزی همان منبع درآداب وسنن قديمی تركان4چهارشنبه ماقبل نوروز جشن گرفته می شد وبدان نام های چون: 1- يئل چارشبسه (چهارشنبه باد)نماينگی فصل پاييز 2- ياغيش چارشنبه(چارشنبه باران)نماينگر فصل زمستان 3- اودچارشبه سی(چهارشنبه آتش)نماينگرفصل تابستان 4- اوت چارشبه سی (چهارشنبه سبز) نماينگر فصل بهار علاوه برآن 2چارشنبه يكی قيساچارشنبه(چهارشنبه كوتاه) وديگری سونگی چارشنبه(چارشنبه آخرين)كه با ويژگیهای خاصی برگزار می گردد.ص10مقاله آقميرات گؤرگنلی همان منبع جشن چهارشبه سوری درقزوين ((كوله چهارشبه)) دراصفهان((چهارشنبه سرخی)) دربدر عباس((چهارشنبه آخر))درمازندران ((آخرچهارشنبه))درآذربايجان وگيلان وكردستان اصطلاحات به آتش نزديك تراست ؛به طوری كه در بعضی مناطق كردستان((كاه چوارشنبه))ودر گيلان(گول گوله چهارشنبه))گويندكه به معنی مجازی ((گل آتش)) است. درمنطقی ازآذربايجان سه چهارشنبه آخر سال راجشن می گيرند.بدين ترتيب: -توزچارشنبه كه ((توز))به معنی رنگ طوسی وگرد خاك است. -كول چارشنبه،((كول))به معنی خاكسترمی باشد. -گول چارشنبه يا اودچارشنبه كه به معنی چهرشنبه آتشين است. دراروميه سه چهارشنبه آخرسال رابه نام های ((يالانچی چارشنبه)) ((خبرچی چارشنبه))وآخرين چهارشنبه را((آخير چارشنبه))می نامند.ص13مقاله رقيه كبيری همان منبع *جمله های كه هنگام پريدن از روی آتش می گفتند.* ((آغيرليغم ،اغورلوغوم دوشسونبو اودون اوستونه)) آتيل باتيل چرشنبه بختم آچيل چرشنبه باش آغريم ديش آغريم بوردا قالسي چرشنبه آغرليغم بوغورليغم موندا قال شهريار هم در حيدر بابايا سلام خود چنين آورده است. قيزلار دئيه رآتيل-ماتيل چرشنبه آينا تكين بختيم آچيل چرشنبه *چهارشنبه سوری درمنطقه خرقان قزوين* درمنطقه خرقان چهارشنبه سوری به (كوله چارشنمه) معروف است درصبح اين روز بچه ها به صحرا می رفتند وگون خار وجارو صحرايی جمع می كردند ودرهنگام كشيدن جارو صحرايی ريشه جارو صحرايی كه سبز بود را می خوردند(سوپورگه بيخی) بچه ها گون ...رابه خانه برده همراه با مقداری چوب در بالای پشت بام خانه جمع می كنندتا بعداز غروب آنها را روشن كنند دراين روز درزمان قديم چون برنج كم بود وفقط درروزهای مخصوص برنج می پختندكه(پيلوو) گفته می شددراين روز مردم به حمام رفته وبهترين لباس ها را می پوشیدندودرهنگام غروب آفتاب وقتی كه هواكمی تاريك می شدآتش روشن كرده بچه هاازروی آن می پريدنددراين روز زن خانه دور روزنه(پاجا)خانه را (لاوا)می كشيد درهنگام خوردن برنج كمی ازآن برنج راهم دور روزنه(پاجا) می ريختندتا(قری)يا(چارشنمه خاتون)بيايد ازآن بخورد تادرد بلا ازخانه آنها رخت بربندد{البته دربعضی جاهاقوورقا (گندمی كه آتش داده شده) دور روزنه می رختند}دراين وز مراسم فال گوش ايستادن هم وجود داشت وافراد به روزنه افرادی كه خوب بودند رفته تا حرف های خوب بشنوند تا سال خوبی داشته باشنددراين روز دربعضی ازروستاهای اين منطقه(گوی مونجوق)رادرخميری كه فتير(نوعی نان محلی گرد)می خواهند درست كنند می انداختند واگر مونجوق از تكه فتير هركس در می آمد می گفتند كه روزی امسال اوامسال زياد است همچنين دراين روز دم ويال الاغ هارا كوتاه می كردند تادم يال بلندی داشته باشندهمچنين كمی ازموی سردختران را باقيچی قيچی می كردندتا موی بلندی داشته باشند.دراين روزبرای عمه ها وخواهرها يك بشقاب شام می بردند.همچنين در بعضی روستاها نخ سياه وسفيد دور دستشان می بستند. اتمولوژی كوله چارشنمه : می گويند چون در اين روز جاروهای صحرايی كوتاه(كوله سوپورگه)را آتش زده ودر روی آنها تف كرده وبا چرخاندن دور سر ودعای خير كردن آن را می انداختند اين نام به اين خاطر به وجود آمده است. شعری كه درهنگام پريدن از روی آتش می خواندند. به اعتقاد مردم اين منطقه پريدنازروی آتش باعث می شد كه درد بلای آنهاوزردی آنها به آتش بريزد وآنها دچار بيماری نشوند.به اين ترتيب درهنگام پريدن از روی آتش معمولااين شعر را می خواندند. «سايا مايا ايليميز گدّی اون ايكّی آيا»(بهشتيان وشاخدار) «آيامايا ايليميزگدّی اون ايكّی آيا»(خسروآباد ودانك) «سيو ميو ايليميزگدّی اون ايكّی آيا»(شهيدآباد) ‹‹ سايا مايا قمبرعلي دوشدو چايااوشاخلاری قالدی وايا ›› ( آوج ) منبع: تحقيقات ميدانی مهاجرت : مرکز آمار ایران در بررسی برای پیش بینی جمعیت شهرستانهای کشور با توجه به روند رشد جمعت کشور سالهای قبل متوسط رشد سالانه جمعیت ایران را بین دو سرشماری %1/87 برآورد کرده است. با توجه به این نکته که ضریب رشد جمعیت آوج در بین سررشماری 45 و 55 برابر %1/99 و از سال 55 تا 65 به معادل %13/2 و بین سالهای 65 تا 75 به %14/4 رسیده می توان نتیجه گرفت مهاجرت از روستا به شهر رشد کرده است لیکن از آنجا که زمینه فعالیتهای اقتصادی در شهر آوج محدود می باشد می توان اظهارنظر نمود که این رشد اولاً در آینده با همین کیفیت ادامه نمی یابد. دوم اینکه این جمعیت مهاجر در شهر جایگزین نخواهند شد و به تدریج به سوی شهرهای دیگر مهاجرت خواهند نمود. پیش بینی افزایش جمعیت در آینده : همانطور کعه اشاره گردید به ذلیل محدود بودن فعالیتهای اقتصادی شهر نمی تواند در آینده ( میان مدت و بلند مدت) افزایش جمعیت زیادی را نشان دهد. در صورتی که شهر آوج بتواند به عنوان مرکز خدمات منطقه ای در مقیاس منطقه عملکرد بیابد می توان فرض نمود که روند رشد جمعیت آن حدود روند رشد سال 75 ثابت بماند. در حال حاضر ( سال 1378) جمعیت 7025 نفر می باشد. مراکز فرهنگی : از نظر مراکز فرهنگی شهر غنی بوده و نسبت به دانش آموزان آن دارای مراکز فرهنگی اندکی می باشد. که از آن جمله می توان از مراکز آموزشی مصطفی خمینی و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نام بد. همچنین امور تربیتی نیز زیر نظر آموزش و پرورش به همراه مرکز دیگر به برگزاری کلاسهای ورزش، علمی، تفریحی، اردو و غیره می پردازد. شهر از نظر موزه و سینما نیز فقیر بوده و هیچگونه امکاناتی در این زمینه ندارد. - دورنمای اقتصادی آوج و نتایج مؤثر در طرح توسعه شهری : به طوریکه قبلاً ملاحظه کردید فعالیتهای عمده تولیدی در شهر آوج منحصر به دامداری و کشاورزی است. این رشته از فعالیتهای اقتصادی به دلیل کمبود اراضی کشاورزی و موقعیت اقلیمی آوجج از زمستانهای سرد و طولانی نمی تواند به عنوان الگوی اقتصادی شهر مورد اتکا قرار گیرد ولی توجه به تحقیقات به عمل آمده در بخش آوج معادن بسیاری به چشم می خورد هرجند که اکثر آنها تازه کشف شده و تعدادی هنوز راه اندازی نشذ=ده اند ولی آینده روشنی در پیش رو دارد. از معادن فوق معدن آلومینیوم ، معدن گچ آوج، معدن سنگ نمک ، معدن سنگ مرمر، معدن سنگ آهک و .... که هریک باعث به وجود آمدن کارخنجاتی حوالی خود شده اند و تعداد زیادی کارگر را جذب خود کرده اند را می توان نام برد. لیکن در مجموع آنچه که به عنوان الگوی اقتصادی شهر مورد توجه اهالی است فعالیتهای خدماتی می باشد با توجه به نموقعیت جغرافیایی و ارتباطی شهر آوج و نیز به دلیل فقدان یک مرکز جمعیتی دیگر که بتواند به عنوان نقش خدمات منطقه ای در این حوزه انجام وظیفه منماید و وجود مناظر طبیعی بکر و منحصر به فرد و آثار تاریخی فراوان، آوج می تواند به عنوان یک مرکز خدمات منطقه ای و توریست ملی در آینده عمل نماید. شهر آوج با توجه به پتانسیل های بالقوه فررهنگی، تاریخی و گردشگری از مناطق مورد توجه استان می باشد که شایسته است . چهره شهر را از ویرانی های به بار آمده از زلزله و گذر زمان پاک کرد. و سیمای خوش و دلنشین به آن داد. در شهر آوج هم گذر زمان ردپای خود را به چهره شهر به خوبی نمایان کرده است و هم مضاف بر آن زلزله که دست تقدیر آن بر شهر جاری کرده آثار ناهمگون و نازیبایی را بر سیمای شهر به جا گذاشته است. وجود امامزاده های متعدد ، آثار تاریخی ( کاروانسرای شاه عباسی – گنبد قلعه – حمام های قدیمی و ...) پتانسیل های طبیعی شهر ( آبشار – پارک جنگلی و ...) آب و هوای مناسب و کوهستانی از جمله نقاط قوت موجود در شهر آوج است که بیش از پیش لزوم توجه و چاره اندیشی بای بافت تاریخی و فرسوده شهر را نشان می دهد. این شهر با دارابودن پتانسیل های بالفعل در زمینه های متعدد اگر با یک برنامه دقیق و جامع ساماندهی می شود و به شهری با چهره مناسب تبدیل می شود می تواند با جذب توریست رونق اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی بگیرد. شهر آوج محل عرضه نعمت های طبعی خدادادی – محل آرامیدن مردان خدایی در امامزاده ها و محل نمایش ردپای زمان با آثار تاریخی خود می باشد. بخش مرکزی شهر : چون شهر آوج کوچک است نمی توانیم بخش مرکزی که برای شهرهای بزرگ صدق می کند را در این شهر هم به همان شکل بیابیم ولی باتوجه به وجود مسجد جامع و وجود اکثریت مغازه ها از راه قزوین – همدان که از وسط شهر عبور می کنذد و شلوغ بودن آن در روز این منطقه را به عنوان بخش مرکزی شهر در نظر بگیریم. حومه های شهر و زاغه نشینی : در شهر آوج چون این شهر کوچک است نمی توانیم برای آن حومه و زاغه نشینی مشخص کنیم و اصلاً منطقه زاغه نشینی در این شهر وجود ندارد و حومه هم ندارد. علل پیدایش شهر : شهر آوج چون از نظر ارتباطی از دوره صفویه به علت ساخت کاروانسرا و ارتباط بین قزوین و همدان نقش داشته عامل اصلی در شکل گیری این شهر عامل ارتباطی بوده است و بعدها عامل خدماتی در رونق نسبی آن دخیل بوده است. ساخت شهر : ساخت شهر به صورت تقریباً به طولی است و عامل طولی بودن آن نقش ناهمواریها و عامل جاده ارتباطی قزوین و همدان بوده است. نقش کارکردی شهر : به علت ندادن آمار جمعیت توسط احوال که گفتند براساس ماده قانونی 34 ثبت احوال دادن آمار را منع می کند من هم از طریق مشاهده و آنچه بیشتر در نقش کارکردی شهر است و نمایان می شود به نظر من نقش خدماتی دارد چون بیشتر مردم آوج در بخش اداره جات مشغول به کار هستند ولی مردم شهر آبگم بیشتر نقش خرده فروشی را دارند. علل مهاجرپذیر نبودن : ازعلل اصلی مهاجرپذیر نبودن شهر آوج می توانیم بگوییم که شکل گیری شهرهای رزن و آبگرم که روستاهای منطقی بیشتر به این مناطق کوچ می کنند و همچنین در این شهر کوچک صنایع و معادن وجود ندارد و یا خیلی کم است و کفاف مردم شهر را هم این معادن و صنایع نمی کنند و بیشتر مردم این شهر هم به تهران ، کرج، و درکل به شهرستان های استان تهران کوچ می کنند و در مرحله ی بعدی به استان قزوین کوچ می کنند و عامل دیگر مهاجرپذیر نبودن عامل ناهمکواری و کمبود زمین در این شهر و هوای کوهستانی و سد ان است و همچنین روستاهای این منطقه نسبت به روستاهای شهر آبگیر کمتر است و در کل پتانسیل های جذب جمعیت در این شهر وجود ندارد. مسائل ومشکلات شهر آوج : 1- عدم وجود زیر ساختهای شهر مناسب در حداقل انبعاد 2- عدم وجود تأسیسات و تجهیزات شهی مناسب چون روشنایی معابر و گوشه های تاریک مثل تیر چراغ برق نامناسب. 3- نامناسب بودن پل روی جوی ابها 4- در معبر عمومی بودن فاضلاب های خانگی 5- پوشش نامناسب کف معابر 6- عدم وجود سیستم های شهری مطابق با شهرسازی معاصر منبع : سازماندهی بافت فرسوده آوج آلودگی آبی : آلودگی های آبی بیشتر مربوط به ریختن فاضلاب های شهری به رودخانه ها در آوج به رودخانه آوه و در آبگرم ریختن فاضلاب های خانگی به خررود است. همچنین مغازه داران هم بیشتر آشغالهای خود را به آب می ریزند و فاضلاب های کشاورزی و بیمارستانی که در هر دو شهربه داخل اب ها ریخته می شود. آلودگی خاک : آنچه در این مناطق باعث آلودگی خک می شود بیشتر بهره برداری از معادن و وجود دو کوره آجرپزی در این منطقه است و دفع زباله های شهری در زیر خاک ها و ریختن زباله هایی در محیط اطراف شهر عامل آلودگی خاک است و آلودگی خاک در این منطقه چندان مشهود نیست. آلودگی هوا : د راین منطقه آلودگی هوایی چه فیزیکی چه شیمیایی چندان که آلودگی هوایی نامیده می شود وجود ندارد. مسائل و مشکلات اصلی منطقه را می توانیم در نبود صنایع و معادن بزرگ ومهم دانسته که باعث مهاجرت مردم به تهران و شهرستانهای آن و قزوین و بعد به قم می شود را دانست و در این منطقه به علت هموار نبودن منطقه نمی توان کشاورزی به صورت مکانیزه انجام داد و این عامل باعث مهاجرت می شود. منابع استفاده شده : 1- مینودر یا باب الجنه قزوینی سید محمدعلی گلریز 2- جغرافیای استان قزوین تألیف گروه آموزشی جغرافیای استان قزوین سال 1377 3- پایان نامه کارشناسی ارشد بررسی خصوصیات زمین شناسی مهندسی ساختگاه چندگوره ( آوج) و ارتباط آن در انتخاب روش مناسب آب بندی نگارنده : مسعود افتخاری . استاد راهنما دکتر علی ارومیه ای دانشگاه تربیت مدرس دانشکده علوم پایه مهر 1381 4- طرح سازماندهی بافت فرسوده شد آوج تهیه و تصویب سال 1385 5- سازمان صنایع و معادن استان قزوین 6- تحقیقات میدانی 7- سازمان آب و هواشناسی ( ستوبتیک ) آوج 8- گیتاشناسی ایران جلد اول کوهها و کوهنامه ایران نوشته : مهندس عباس جعفری 9- طرح سازمان جنگها و مراتع کشور اداره کل منابع طبیعی استان قزوین تهیه کننده شرکت مهندسین مشاور گوهرین آب و خاک سال 1379 10-مقاله خانم شعله قهرمانی صص109-107ازفصلنامه فرهنگی-پژوهشی دروازه بهشت پاييز وزمستان83 شماره16و17 11-تاريخ تحولات سياسی،اجتماعی،اقتصادی وفرهنگی ايران دردوره سلجوقی دكترشهرام يوسفی فراتشارات دانشگاه پيام نور 12-تاريخ ايران بعدازاسلام عباس اقبال آشتيانی انتشارات نامك چاپ ششم 1385ص295 13- ص 10مجله بايرام ماهنامه فرهنگی،اجتماعی ، هنری زنجان توركی-فارسی شماره 24،سال سوم ،1388 14-آی قاراقان نظيره ای بر حيدر بابای سيد محمد حسين شهريارص .حسنلو«يوخسول»انتشارات رودكی تابستان 74 15-تحقيقات ميدانی ضمائم ناحيه آوج در ارتباط با زون هاي ساختاري زمين شناسي ايران (بلورچي ،1977) پهنه زمين لرزه 10 شهريور 1341 شمسي ، بوئين زهرا و نقشه گسل لرزه زاي ايپك (بربريان، 1371) نقشه لرزه زمين ساخت ناحيه آوج (بلورچي و 1979 ، با اندكي تغيير ) زون هاي متفاوت موجود در ناحيه آوج (بلورچي و 1977)
+ نوشته شده در یکشنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۱ ساعت 9:38 توسط گروههای آموزشی آوج
|